ایران و آمریکا روز به روز بیش از گذشته از دستیابی به توافق هستهای دورتر میشوند و اظهارنظرهای مقامهای دو کشور نشان میدهد فاصلههای باقیمانده برای احیای برجام در حال تعمیق بیشتر است.
در تازهترین تحول در این رابطه، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده در نشست کمیته روابط خارجی مجلس سنای این کشور با اشاره به اینکه همچنان تهدیدها از جانب سپاه پاسداران علیه مقامهای کنونی و پیشین آمریکایی ادامه دارد اضافه کرد که «تنها راه خروج سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی این است که تهران اقدامات لازم برای این منظور را که خود رهبران این کشور میدانند چه هستند، انجام دهند.»
اشاره آقای بلینکن احتمالا به درخواستهایی است که مقامهای آمریکایی در خصوص عدم پیگیری خونخواهی قاسم سلیمانی از ایران مطرح کردهاند. موضوعی که در ماههای اخیر به یک چالش جدی تبدیل شده و نگرانی از احتمال ترور برخی از شخصیتهای آمریکایی چون مایک پمپئو و برایان هوک موجب شده واشنگتن هزینه سنگینی را صرف محافظت از این افراد نماید.
با این حال گزارشهای غیر رسمی از این حکایت دارد که ایران این درخواستها را نپذیرفته و اعلام کرده که حاضر نیست تعهدی هم در خصوص فعالیتهای خود در منطقه به آمریکا ارائه دهد.
آقای بلینکن که از سوی تد کروز، سناتور دستراستی و تندروی آمریکایی مورد پرسش قرادر گرفته بود همچنین تاکید کرد که واشنگتن کماکان باور دارد که بازگشت به برجام بهترین راه برای رویارویی با چالش اتمی ایران است.
در همین زمینه جن ساکی سخنگوی کاخ سفید هم در نشست خبری خود بار دیگر تاکید کرد که زمان گریز هستهای ایران از حدود یک سال که توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ایجاد کرده بود حالا به تنها چند هفته کاهش یافته است. این البته نخستین بار نیست که خانم ساکی و دیگر مقامهای آمریکایی از فاصله چند هفتهای ایران تا گریز هستهای سخن میگویند و در ماههای اخیر بارها نگرانی خود را از این مسئله ابراز داشتهاند. گریز هستهای در واقع مرحلهای است که یک کشور میتواند طی آن مدت زمان با توجه به میزان اورانیوم و درصد تغلیظ شده آن به بمب اتمی دست یابد.
سخنگوی کاخ سفید همچنین بار دیگر در اظهارات خود دولت دونالد ترامپ را مقصر وضعیت فعلی معرفی کرد و گفت: «برنامه هستهای ایران به صورت کامل توسط بازرسانی بینالمللی تحت کنترل بود اما وقتی دولت ترامپ تصمیم گرفت آمریکا را از این توافق خارج کند، ایران به سرعت برنامه هستهای خود را گسترش داد و با عدم اجرای تعهدات برجامی، همکاری با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز کاهش داد.»
مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی از روزهای پایانی سال گذشته خورشیدی متوقف شده و هیئتهای مذاکره کننده وین را به مقصد کشورهای خود ترک کردهاند. در این مدت هرچند تلاشهایی از سوی اتحادیه اروپا برای نزدیکتر کردن مواضع ایران و آمریکا صورت گرفته اما در نهایت طرفین بر باقی ماندن اختلافات پیشرو تاکید کردهاند.
چرا طولانی شدن مذاکرات به ضرر توافق بود؟
یکی از اصلیترین و شاید هم مهمترین محور اختلافی میان ایران و ایالات متحده، مسئله خروج یا عدم خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای ترورسیتی ایالات متحده آمریکا است. هرچند در آخرین گزارشی که محمد جواد ظریف در خصوص کارنامه مذاکرات هستهای در مقام وزیر امور خارجه به مجلس شورای اسلامی ارائه کرده بود بر حل شدن این مسئله تاکید کرده بود، اما به نظر میرسد تیم مذاکراه کننده جدید ایرانی نتوانسته امتیازاتی را که عباس عراقچی و همراهانش در آن گفتگوها کسب کرده بود، حفظ نماید.
جواد ظریف ۱۲ ژوئیه ۲۰۲۱ در گزارش خود و در بخش تعهداتی که آمریکا در مذاکرات آنرا پذیرفته به موضوع خروج سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی به صورت مشخص اشاره کرده بود اما به نظر میرسد با طولانی شدن مسیر مذاکرات و همچنین طرح درخواستهای مختلف و متفاوت از سوی هیئت مذاکره کننده ایرانی، حتی همین مسئله هم با پیچیدگیهای بسیاری رو به رو شده است. در ادوار مختلف مذاکراتی اختلاف نظرهای طرفین بر سر حوزه اختلافات باعث شده تا روند مذاکرات طولانی و طولانیتر شود. در چنین فضایی، گزارشها و اخبار غیررسمی بسیاری از جزئيات توافقات میان ایران و آمریکا بر سر احیای برجام منتشر شد که بسیاری از آنها مورد پسند مخالفان و دشمنان این توافق نبود.
یکی از مهمترین موارد احتمالا بحث خروج سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده آمریکا است. ۱۸ مارس بود که نفتالی بنت و یائیر لاپید نخست وزیر و وزیر امور خارجه اسرائيل در بیانیهای مشترک از آمریکا خواستند که سپاه پاسداران را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج نکنند. پس از آن نفتالی بنت در گفتگو با جو بایدن این درخواست را مطرح کرد. از آن زمان تاکنون تقریبا هر روز گزارشها و اخباری در خصوص تلاشهای اسرائيل برای تغییر نظر واشنگتن در این خصوص منتشر شده است.
همچنین تقریبا در تمام گفتگوهایی که طی این مدت میان رهبران اسرائيل و آمریکا انجام شده این مسئله مورد اشاره قرار گرفته است. این در حالیست که ایالات متحده در سال انتخابات قرار دارد و تا چند ماه دیگر انتخابات میاندورهای کنگره در این کشور برگزار میشود. در این شرایط جمهوریخواهان به سبک همیشگی خود با هرگونه حصول توافق با ایران مخالفت میورزند و دولت بایدن را به دلیل احتمال اعطای امتیازاتی به ایران به باد انتقاد میگیرند. از سوی دیگر اما حتی دموکراتها هم در چنین فضایی نگرانند حمایت از توافقی که تا این اندازه در رسانههای آمریکا به آن پرداخته شده و مخالفت اسرائيل را با خود به همراه دارد، برایشان گران تمام شود. به عبارت دیگر نمایندگان دموکرات اولویت خود را کسب رای در انتخابات قرار دادهاند و ترجیح میدهند از توافقی حمایت نکنند که از نظر سیاسی و انتخاباتی برایشان نفعی ندارد.
تمام این مشکلات، مسائلی هستند که طولانیتر شدن روند مذاکرات برای احیای برجام پدید آورده است؛ به عبارت سادهتر طرح برخی درخواستهای تیم ایرانی که البته به مرور از آنها دست برداشت موجب طولانیتر شدن این روند شده و این مدت زمان طولانی، زمان بیشتری برای مخالفان توافق هستهای چه در آمریکا و چه در خاورمیانه و اسرائيل هموار کرده است.
کمهزینه بودن دشمنی با جمهوری اسلامی در آمریکا
اما بخش دیگر موضوع نگرانی نمایندگان دموکرات از حمایت از چنین توافقی است. پرسشی که در این میان مطرح است این است که چرا نمایندگان دموکرات نگرانند که حمایت از توافق با ایران به سبد آرای آنها لطمه بزند. این مسئله از نداشتن لابی موثر جمهوری اسلامی ایران در آمریکا حکایت دارد. در واقع این روند موجب شده مخالفت با جمهوری اسلامی ایران هزینهای نداشته باشد و برعکس مخالفت و انتقاد از ایران با حمایت و همراهی دیگر لابیهای قدرتمند در آمریکا نظیر لابیهای اسرائيلی و سعودی همراه میشود.
به عبارت سادهتر نبود لابیهای تاثیرگذار از سوی ایران در آمریکا، سبب شده تا دشمنی با ایران نه تنها هزینهای برای شخصیتهای سیاسی آمریکایی نداشته باشد که حتی میتواند با تشویق و حمایت لابیهای قدرتمند مخالف ایران در این کشور از جمله لابیهای اسرائيلی و سعودی نیز همراه شود. در چنین شرایطی کسانی که به حصول توافق هستهای با ایران امید بستهاند میدانند که گذشت زمان و طولانی شدن این روند تا چه اندازه میتواند برای این مسیر کشنده و خطرناک باشد.
با این وجود بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی ایران همچنان از احیای دوباره توافق هستهای حمایت نمیکنند. گروهی از شخصیتها و جریانهای سیاسی تندرو بر این باورند که توافق هستهای سال ۲۰۱۵ نتوانسته آورده چندانی برای منافع ملی ایران به همراه داشته باشد. حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه کیهان یکی از نمادهای این تفکر است که هفته گذشته در سرمقاله خود در این روزنامه بار دیگر مخالفت خود را با احیای برجام اعلام کرد. این روزنامهنگار تندرو معقتد است برجام در دولت روحانی هم منفعتی برای ایران نداشته و احیای آن در شرایط کنونی هم نمیتواند برای ایران مفید به فایده باشد.
از سوی دیگر گروهی از سیاستمداران در ایران که بر موضوع دریافت تضمین از ایالات متحده تاکید میکردند، حالا دریافتهاند که چنین موضوعی از نظر حقوقی و سیاسی در توافق عملی و شدنی نیست. این در حالیست که بسیاری در ایران نگرانند که با به پایان رسیدن دولت جو بایدن، بار دیگر دونالد ترامپ یا یک جمهوریخواه دیگر به کاخ سفید راه یابد؛ در چنین شرایطی احتمالا توافق احیای شده برجام، بار دیگر کنار گذاشته خواهد شد و عمر آن به کمتر از ۲ سال محدود باقی خواهد ماند. این دسته سیاسی حالا که درخواست دریافت تضمینها را غیرممکن یافتهاند تردید دارند که در چنین شرایطی از اساس تلاش برای احیای برجام و بهرهبردن از مزیتهای آن و تن دادن به محدودیتها در حوزه هستهای میتواند منطقی باشد یا خیر؟
چرا شکست مذاکرات اعلام نمیشود؟
با تمام اینها واقعیت امر این است که نه ایران و نه آمریکا هنوز سناریوی جایگزین مطمئنی که بتوانند در صورت شکست مذاکرات به آن اتکا کنند، ندارند. آمریکا البته میتواند پس از شکست رسمی مذاکرات، مکانیزم ماشه را کلید بزند، روندی که این بار برخلاف دوران ترامپ با حمایت جهانی نیز همراه خواهد بود، همچنین واشنگتن به سهلگیریهایی که در ماههای اخیر بر روند اجرای تحریمهای ایران در پیش گرفته بود پایان میدهد و این مسئله صادرات نفت ایران و همچنین درآمدهای حاصل از آن را به شکل قابل توجهی کاهش خواهد داد.
اما تمام اینها در صورت عملی شدن چه آوردهای برای ایالات متحده به همراه خواهد داشت؟ در شرایطی که آمریکا تلاش دارد دیگر صادرکنندگان انرژی در جهان را به تولید و صادرات بیشتر نفت و گاز برای کنترل قیمت انرژی در جهان ترغیب کند، سختتر کردن روند اجرای تحریمهای نفتی ایران یک گره به بحرانهای کنونی که واشنگتن و غرب با آن رو به رو هستند، خواهد افزود. همچنین در شرایطی که تنشهای میان واشنگتن و مسکو به بالاترین حد از زمان پایان جنگ سرد رسیده، آمریکا و اروپا میدانند که در شرایط فعلی حمایت روسیه و چین را همچون گذشته در مسئله اعمال فشار بیشتر بر ایران نخواهند داشت. این روندها موجب میشود تا واشنگتن در اتخاذ رویکرد مناسب در قبال مسئله ایران با احتیاط بیشتری وارد عمل شود؛ به همین دلیل است که واشنگتن همچنان به تلاشهای خود برای حصول توافق با ایران بر سر برنامه هستهای این کشور ادامه میدهد. هرچند ممکن است ادامه این روند واشنگتن را به این نتیجه برساند که اعلام شکست مذاکرات هزینه کمتری نسبت به ادامه این وضعیت تعلیق داشته باشد. در همین رابطه روزنامه اسرائيل هیوم در گزارشی اختصاصی خبر داده که مقامهای آمریکایی خود را برای اعلام شکست در مذاکرات آماده میکنند.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
اما در سوی مقابل و از جانب ایران هم تردیدهای جدی وجود دارد که نشان میدهد تضمینی برای نتیجهبخش بودن تلاشها برای حصول به توافق نیست. همچنین برخی از سیاستمداران در ایران با عنایت به شدتگیری تنشهای میان غرب و روسیه، بر این باورند که این بار آمریکا و غرب نمیتوانند مانند گذشته بر ایران فشار وارد کنند و روند اجرایی شدن تحریمها به سختی گذشته نخواهد بود. اظهارات روز سهشنبه ۲۶ آوریل علی خامنهای در خصوص در پیش بودن نظم نوین جهانی مبین همین رویکرد و طرز تفکر نزد نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت دیگر بسیاری از سیاستگذاران جمهوری اسلامی ایران تصور میکنند که تقابلی که میان روسیه و غرب شکل گرفته باعث شکلگیری ساز و کار جدیدی در نظم بینالملل خواهد شد و چین هم در این روند تازه با روسیه همراهی خواهد کرد؛ در نتیجه ایران هم میتواند امیدوار باشد که در چارچوب جدید شکل گرفته در طیف شرق تعریف و تقسیمبندی شود و این رویا را در سر بپروراند که پکن و مسکو در فضای اعمال فشارهای غرب، کنار تهران خواهند ایستاد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0