شاید وقتی فابین روسل، کاندیدای حزب کمونیست فرانسه در یک مصاحبه دسترسی تمام هموطنانش به «شراب، گوشت و پنیر خوب» را بهترین راه دفاع از هنر آشپزی و خوش خوراکی فرانسوی توصیف کرد، بههیچ وجه احتمال نمیداد که همین پیشنهاد به جنجالی در چپ متفرق این کشور تبدیل شود. اما همین ماجرا احتمالا به بهترین شکل چالش جدی این جریان سیاسی پرسابقه فرانسه را نشان میدهد.
در حال حاضر دستکم ۷ نفر رسما از جریانهای چپ فرانسه کارزار جمعآوری ۵۰۰ امضای اعضای شوراهای شهر و روستا برای ورود به میدان رقابت انتخاباتی را آغاز کردهاند: ان ایدالگو، کریستین توبیرا، یانیک ژدو، فابین روسل، ژان لوک ملانشون، فیلیپ پوتو و ناتالی ارتود. انتخابات مقدماتی مردمی که روز یکشنبه و با پیروزی کریستین توبیرا برگزار شد، کوچکترین تاثیری بر این شمار بالای نامزدها نگذاشته و نخواهد گذاشت.
این اظهار نظر فابین روسل، کاندیدایی که طبق نتایج نظرسنجیها حمایت ۳ درصد شهروندان فرانسه را در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری این کشور دارد، با مخالفت گسترده دیگر کاندیداهای احزاب چپ فرانسه روبهرو شد. هویتگرایی ملی، نادیده گرفتن مسلمانان، گیاهخواران و فرانسویهای سرزمینهای خارج از متروپل (مستعمرات سابق در خارج از اروپا) عمده محورهای نقد به این اظهار نظر بود.
کارزار انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در این دوره با حضور پررنگ راست و راست افراطی آغاز شده و گفتمان «هویتگرای» تعریف «فرانسوی» و «فرهنگ و سبک زندگی فرانسوی» نقش پررنگی در مباحث سیاسی رسانهها پیدا کرده است. مثلا پیش از روسل، والری پکرس، کاندیدای دست راستی حزب جمهوری خواهان گفته بود: «فرانسوی بودن یعنی داشتن کاج کریسمس، خوردن جگر غاز، رای دادن به دختر شایسته فرانسه و دوست داشتن [رقابتهای دوچرخهسواری] تور دو فرانس.»
این گفتمان احتمالا برای مقابله با خرده فرهنگهای مهاجران و بهویژه مسلمانان جای خود را در بحثهای رسانهای و سیاسی فرانسه باز میکند. جریانها و احزاب چپ فرانسه، در حالی که بنا به تعریف نمایندگی مطالبات بخشهای پایینی جامعه و دفاع از آنان را بر عهده دارند، نمیتوانند در برابر فضای هویت محور و چالشهای ملیگرایانه بیتفاوت باشند.
با این حال طیف گسترده احزاب و سازمانهای چپ، از حزب سوسیالیست (چپ میانهرو) گرفته تا پیکار کارگران و حزب جدید ضد سرمایهداری (چپ افراطی) پایگاه اجتماعی بسیار گوناگون و ناهمگنی را خطاب قرار میدهند و نمایندگی میکنند. در دهههای گذشته و همزمان با تغییرات عمیق در جامعه فرانسه، مانند بسیاری دیگری از کشورهای اروپای غربی، احزاب سنتی چپ، جذابیت و عملا ارتباط خود را با طبقات پایین جامعه از دست داده و میدان را به احزاب راست و راست افراطی واگذار کردهاند. برنامههای رفاهی، تقسیم عادلانه ثروت با افزایش مالیاتها از ثروتمندان، حمایت از حقوق دگرباشان جنسی و بهویژه رویکردهای اکولوژیک (زیست محیطی) اگرچه توانسته نظر مثبت بخشهای بهویژه تحصیلکرده شهرنشینان (طبقه متوسط) را به خود جلب کند، اما عمدتا جذابیتی برای قشرهای پایینی جامعه ندارد. رابطه چپ و جنبش جلیقهزردها یکی از نمونههای بارز این جدایی بود.
در این دوره کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری، احزاب چپ تلاش گستردهای را برای بازپس گرفتن پایگاه سنتی خود آغاز کردند. طرح مساله دسترسی «همه فرانسویها» به «سنت خوشخوراکی» همراه با درخواست کاهش قیمت سوخت و ادامه بهرهبرداری از انرژی هستهای احتمالا بخشی از این تلاش برای ورود دوباره به میان شهروندان به حاشیه رانده شده و آسیبدیده از بستن کارخانهها و صنعتزدایی از جامعه است.
نتایج نظرسنجیها نشانگر آن است که همه کاندیداهای چپ رویهمرفته نمیتوانند رای بیش از ۲۵ درصد شهروندان صاحب فرانسه را برای انتخابات پیش رو کسب کنند. از همین حالا و در حالی که ۳ ماه تا برگزاری دور نخست انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، بسیاری از هواداران کاندیداهای پرشمار چپ، مساله رای دادن یا ندادن به امانوئل ماکرون در دور دوم را مطرح میکنند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0